نگاهی گذرا به سریال «ایلدا»
سریال ایل دا به کارگردانی راما قویدل و تهیه کنندگی سید علیرضا سبط احمدی ، سریالی در حوزه دفاع مقدس است که اولین قسمت آن 4 مهرماه 99 روی آنتن شبکه یک سیما رفت.
این سریال پر بازیگر است و موضوع آن درباره جنگ تحمیلی است که در مرحله پیش تولید قرار دارد. این مجموعه با موضوع اتحاد و حماسه مردان و زنان عشایر مرز نشین در برابر متجاوزان به خاک این مرز و بوم و قصه ایستادگی و ایثار آنها را بین سال های 1358 تا 1359 را روایت می کند.
بازیگران سریال ایلدا عبارتند از :
مجید مظفری (صالح خان)
مجید مظفری متولد بهمن 1329 می باشد. او زاده تهران است و در رشته بازیگری تحصیل کرده است، او با بازی در فیلم های: مسافران، سگ کشی و آوار به شهرت بالایی دست یافت. مجید مظفری پدر نیکی مظفری دیگر بازیگر کشورمان است، همسر آقای مظفری در سال 1384 فوت شده اند. نیکی مظفری نیز در حال حاضر مجرد می باشد.
پوریا پورسرخ (ایرج)
پوریا پورسرخ متولد سال 1354 است، او زاده تهران می باشد و در رشته فیزیولوژی گیاهی تحصیل کرده است. آقای پورسرخ با بازی در سریال وفا و همچنین فیلم سینمای روز سوم به شهرت بسیار بالایی دست یافته و تبدیل به یکی از گران ترین ستاره های سینمای ایران شد. او هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد.فاطمه گودرزی (دا گل)
فاطمه گودرزی متولد تیرماه 1342 می باشد، او در رشته اقتصاد تحصیل کرده و با بازی در فیلم به خاطر همه چیز به شهرت بالایی دست پیدا کرد. فاطمه گودرزی همسر عبدالرضا گنجی است و این زوج سینمایی صاحب یک پسر به نام پویان می باشند که او هم در حرفه بازیگری فعالیت دارد. پسر فاطمه گودرزی ازدواج کرده و متاهل می باشد.
خسرو شهراز (نصیر خان)
جعفر دهقان ( استوار کاکاوند)
جعفر دهقان متولد سال 1339 می باشد، او متولد تهران است و در رشته فنی و حرفه ای تحصیل کرده است. او در دوران تحصیل در تئاتر فعالیت می کرد و بعدها راه بازیگری را انتخاب کرد. جعفر دهقان با بازی بی نظیر خود در فیلم پرواز در شب و همچنین سریال پربیننده یوسف پیامبر به شهرت بالایی دست یافت.کاظم هژیرآزاد (شیر علی خان)
کاظم هژیرآزاد متولد سال 1329 است، او در تهران متولد شده و در رشته بازیگری تحصیل کرده است، او از دهه 60 وارد حرفه بازیگری و نویسندگی شده است. کاظم هژیرآزاد همسر زویا امامی است و دو فرزند به نام های آرش و آرمان دارد.کوروش سلیمانی (شیرزاد)
کوروش سلیمانی متولد سال 1352 می باشد، او متولد کرمانشاه است، در رشته کارگردانی تحصیل کرده و از سال 1376 وارد حرفه بازیگری شده است. او با بازی در فیلم متولد ماه مهر به شهرت رسید و تاکنون در فیلم ها و سریال های زیادی ایفای نقش داشته است، کوروش سلیمانی ازدواج نکرده و مجرد می باشد.
غلامرضا علی اکبری (شیخ رحیم)
سینا رازانی (کریم)
سینا رازانی متولد سال 1358 می باشد، او متولد تهران است و در رشته نمایش تحصیل کرده است. او با بازی در سریال های: آبی مثل دریا، بچه های نسبتا بد و همچنین فیلم سینمایی هزارپا به شهرت رسید. سینا رازانی تاکنون ازدواج نکرده و مجرد می باشد. او در جدیدترین فعالیت خود در سریال ایلدا ایفای نقش داشته است.مهدی صبایی (منصور)
مسعود چوبین (مثقالی)
رضا نجفی (عمو برفی)
آوا دارویت (هاویر)
آوا دارویت متولد سال 1372 است، او در ایتالیا متولد شده و از دهه نود خورشیدی وارد حرفه بازیگری شده است. او از مادری ایرانی و پدری ایتالیایی متولد شده است. دارویت به معنی (اهل رویت) می باشد. آوا دارویت در جدیدترین فعالیت خود در سریال ایلدا ایفای نقش کرده است. او هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد.بهروز چاهل (دکتر هندی)
محمدصادق ملک (جابر و قادر)
سیامک ادیب (قباد)
معصومه بافنده (آساره)
پویان گنجی (یاور)
دریا مرادی دشت (گندم)
زینب قادری (گلاره)
مسعود امین ناجی (بهادر)
طیبه دوست (زیور)
منصور نواصری (کامل)
امید محمدنژاد (کیومرث)
فاطمه آقابابایی (ننه نازار)
پیمان کرم زاده (گروهبان واحدی)
ناهید عساکره (راحیل)
سیدامیرسالار قوامی (سیاوش)
رائد تمیمی(کامل)
سینا قاسمی نصر(گودرز)
محمد کمانگر (امید)
یاسین مسعودی
عوامل ساخت سریال ایلدا عبارتند از :
کارگردان : راما قویدل ، تهیه کننده : سید علیرضا سبط احمدی ، نویسنده : نوشین پیرحیاتی ، مدیر تولید : محمدرضا نجفی ، مدیر تصویربرداری : مصطفی احمدیان ، مدیر برنامه ریزی : محمدجواد رجب زاده ، طراح گریم : محمدرضا قومی ، صدابردار : محمدحسین غفاری ، طراح صحنه : رضا حاجی درویش ، آهنگساز : رضا خسروی ، ناظر کیفی : مهدی شفیعی ، جلوه های ویژه میدانی : عظیم محمدی ، طراح لباس : دلیله صوفیانی ، تدوینگر : سعید یاسی پور ، دستیار یک کارگردان : رضا شهریاری ، دستیار دو کارگردان : عباس آقاخانی ، تصویربردار دوم : محمد عسگری ، مدیر تدارکات : مرتضی اسکندری ، منشی صحنه : سحر شهبانی نوری ، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه : آرتا گوهری و علی شعبان زاده ، ساخت دکور : سید مهدی نجفی ، مدیر صحنه : علی خیری ، روابط عمومی : الهام افشاریان.
نقدی بر سریال ایلدا
کاری که در خرمآباد تصویربرداری شده است و لباسها شکل و شمایلِ شخصیتهای عشایری مربوط به چند دهه قبل را نشان میدهد. اما لحن و آوا و گویش و لهجه این همذاتپنداری را با مخاطب ندارد! نکتهای که بسیاری در فضای نقد نسبت به این سریال دارند و در این گزارش به آن پرداختهایم که اساساً تلویزیون برای ساخت سریالهای قومیتی باید چه رویکردهایی را در دستور کار خودش قرار دهد.
شاید جمعِ بازیگران این سریال به خودی خود نوستالژی باشند، مجید مظفری بعد از سالها به تلویزیون آمده و نقش "صالحخان" را ایفا کرده است؛ او در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم درباره نقش "صالحخان" و پیچیدگیهای کار "ایلدا" گفت: نقش بدی نبود اما الان سریال را میبینم بقیه حرف میزنند من فقط سر تکان میدهم! در فضای مجازی به من میگویند شما چرا حرف نمیزنید!
او در پاسخ به این سؤال و نقد که چرا گویش و لهجه در سریال ادا نمیشود، تصریح کرد: شاید به خیلی از سریالهای تلویزیونی که برای قومیتها ساخته میشود این انتقاد وارد است. یکی با لهجه صحبت میکند و یکی هم صحبت نمیکند. اما درباره "ایلدا" میخواهم بگویم از تهیهکننده گرفته تا عوامل دیگر همه سختی کشیدند تا این سریال به سرانجام برسد.
مظفری افزود: کرونا باعث شد تا سناریو و فیلمنامه جمع و جورتر شود تا کار به ایام دفاعمقدس برسد. گاهی اوقات توجه به ظرافتها و همین گویش و لهجهای که شما به آن اشاره کردید مستلزم آن است که شتابزدگی در کار اتفاق نیفتد و نخواهیم کار را با عجله به آنتن برسانیم.
بازیگر نقش "صالحخان" با اشاره به اینکه امکانات هم حائز اهمیت است، گفت: گاهی اوقات برقراری برخی از ظرافتها، بستگی به امکانات کار دارد. من وقتی سریال "خانهای در تاریکی" را بازی کردم هنوز بختیاریها و قشقاییها به خاطر بازی در نقش "حیدرخان" به من میگویند مظفری الیگودرزی است. برای اینکه سریال امکانات داشت و یک سال جلوتر استادی برای همسانسازی دیالوگها و ادا شدن لهجه و گویش در اختیار ما گذاشتند. اما امروز ما را دیرتر صدا میکنند جلوی دوربین برویم که کمتر دستمزد بگیریم.
وی افزود: "ایلدا" را دوست دارم اما اعتقاد دارم این مشکلات و مسائل را این سریال و خیلی از کارهای دیگر تلویزیون دارد که کمتر اجازه میدهد گروه سازندگان و بازیگران در آرامش کار را پیش ببرند. البته واقعیت این است کمتر انتقادپذیریم؛ متأسفانه خود تلویزیون و تهیهکننده و سازندگان کار، کارهای قومیتی و بومی را جدی نمیگیرند. اما شخصی مثل داود میرباقری هم آنقدر کارش را جدی میگیرد که اگر نوشته و فیلمنامهای 10 سال هم طول بکشد صبوری میکند تا بهترین اتفاق برای آن کار رقم بخورد.
مظفری با اشاره به اینکه فقط پوشش و لباس بیانگر این نیست که این بازیگر در نقش شخصیت لری یا کردی بازی میکند، خاطرنشان کرد: با پوشش و لباس نمیتوان گفت این نقش دهاتی و یا عشایر را بازی میکند. زبان و لهجه و گویش و حرکت همه با مخاطب همذاتپنداری میکند. اگر تلویزیون میخواهد برای اقوام کارهای مؤثری بسازد حتماً باید به همه جوانب توجه کند تا باورپذیر شود. این همان مسائلی است که کارگردانی مثل داود میرباقری به آنها توجه میکند و کارهایش ماندگار میشود.
وی درباره کمبود امکانات سریالهای تلویزیونی، تصریح کرد: برای ساخت سریال باید امکانات فراهم شود نه اینکه برای صحنه انفجار و جنگی حتی تفنگ و فشنگ درست در اختیار عوامل سازنده قرار ندهند. افتخار میکنم نقش صالحخان را بازی میکنم که اصالت دارد و سرانجامش هم ختم به خیر میشود. وقتی عراق به ایران حمله میکند این مردمان به دفاع از تمامیت ارضی میشتابند و خودشان را فدای میهنشان میکنند.
محمدتقی فهیم منتقد تلویزیون درباره ساخت آثار بومی و محلی به خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفت: اگر قرار است در آثار بومی و محلی به فرهنگها، قومیتها و تاریخ و فرهنگ کشورمان بپردازیم طبعاً مسئولیت فیلمساز سنگین میشود. حتماً باید وفادار به آداب و رسوم و گویش و پوشش باشد. فرم کار باید منطبق بر واقعیتهای منطقه باشد. یعنی در واقع قرار است در فیلم و سریالی که درباره قوم کرد، لر و هر قومیت دیگر ما ساخته میشود بازیگر فارسی سلیس صحبت کند و این نقص بهوجود میآید. به نظر میرسد ارثیه بازمانده از فیلمفارسیهای قدیمی است که در شیوه سریالسازی و فیلمسازی اتفاق میافتد.
وی افزود: تلویزیون باید تکلیفش را روشن کند که از ساخت این نوع سریالها چه هدف و راهبردی دارد؟ آیا فقط محضِ تنوع این کار را میکند و یا به دنبال نمایش فرهنگها و آداب و رسوم آن مناطق است و کشف استعدادها و خیلی چیزهای دیگر؟ به هر حال این نوع پرداختهای شتابزده و بدون پژوهش و حتی عدم استفاده از استعدادهای آن قومیتها، به نوعی جفا به آن مناطق است. این ضعف و فقدان به وضوح دیده میشود که سازندگان بدون پژوهش و تحقیق درباره آن منطقه، وارد عمل میشوند و از نیروهای محلی استفاده نمیکنند؛ همان گروهها و تیمهای خودشان را به کار میگیرند و نمیتوانیم اثر قابل اتکا و ماندگاری را ارائه دهیم.
این منتقد در پایان خاطرنشان کرد: معمولاً شتابزدگی در ساخت و فقدان برنامهریزی در تولیدات را میبینیم. البته من فکر میکنم این ادا نشدن گویشها و لهجهها در چنین سریالهایی خیلی به سرعت ساخت ربطی ندارد. اساساً راهبردها و هدفگذاریهای تلویزیون اهمیت دارد. اگر قرار باشد سریالی مثل "ایلدا" بسازیم و قرار است این کار در منطقه لرستان روایت شود، باید به همه جوانبش بیندیشیم تا به کسی برنخورد و یا مخاطب با آن همذاتپنداری کند. همه این اتفاقات در کنار هم مهماند و باعث میشوند آن کار دیده شود. اما وقتی بازیگران سریالی که قومیتی است فارسی سلیس صحبت میکنند کمتر آن وفاداری به فرهنگ قومیتی را میبینیم.
نقدی دیگر درباره این فیلم
گودرزی با اشاره به اشکالات بسیاری که در فضاسازی سریال «ایلدا» دیده میشود، گفت: مناطق مرزی کشور ما مشخص است، بخشهایی مربوط به اقوام ترکزبان، بخشهای کرد یا لر یا عرب و بخشهای شرقی هم خراسانی یا سیستانی هستند.
مردم در این مناطق به زبانهای مشخصی صحبت میکنند و سریالی که قرار است در یکی از این مرزها روایت شود قطعاً باید به این نکته توجه ویژه داشته باشد. در سریال «ایلدا» از لباس تن بازیگران تا موسیقی که شنیده میشود نشانههای از اقوام لُر( آن هم با محدوده ی لرستان، نه لُر بزرگ با محدوده ی خوزستان، ایلام، کهکیلویه، چهار محال، لرستان و فارس) زبان کشورمان دارد.
در ضمن جهت اطلاع، منطقه لرستان هیچگاه در نقطه صفر مرزی نبوده اما ایلام و کردستان که در آنها اقوام لُر و کُرد ساکنند، مناطق مرزی هستند.
او افزود: اینکه در این سریال قصه اختلافات دو طایفه لُر روایت میشود درک این مسئله که برخی بازیگران با لهجه شمالی، برخی با لهجه تهرانی و اندک بازیگرانی هم با لهجه زبان لُری صحبت میکنند قابل درک و پذیرش نیست.
البته در بین بازیگران برخی افراد که مربوط به همان محدوده میشوند و با فضا و گویش اهالی منطقه آشنا هستند وجود دارد که تا حدی فضای سریال را به فضا و اتمسفر مرتبط در غرب کشور نزدیک می کنند اما به طور کل ما شاهد یک ملغمه زبانی و گویشی در سریال «ایلدا» هستیم.
این بازیگر تصریح کرد: لرستان هنرمندان بازیگر توانمندی در سنین مختلف دارد که میشد از آنها برای ایفای نقش در این سریال استفاده کرد. البته چند بازیگر از جمله فاطمه گودرزی و کورش سلیمانی و خسرو شهراز در این سریال با توجه به شناختی که از فضای روایی «ایلدا» دارند به خوبی انتخاب شدهاند اما بازیگری که در شمال تهران زندگی میکند و نمی داند ایل و ایلیاتی چیست و اصلاً شناختی از زندگی ایلیاتی ندارد چرا باید در این اثر به عنوان یک لُر از اهالی روستاهای این منطقه ایفای نقش کند؟
گودرزی در ادامه اظهاراتش گفت: اگر قرار است به مرزنشینان احترام گذاشته شود باید همه نکات ریز را در تولید یک سریال نظر داشته باشند. اینکه در یک خانواده اعضای آن هر کدام به یک لهجه صحبت میکنند! کجا چنین چیزی سراغ دارید؟! اصلاً چنین چیزی منطقی ست و نشان از بیتوجهی به جزئیات است.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «شب دهم» تأکید کرد: این وضعیت نمیتواند نشان از همدلی و همزبانی اقوام مختلف در ایران باشد، من نیز همدلی را مثبت و سازنده میدانم اما این ربطی به همدلی ندارد! اینجا مساله خانواده و زندگی و شیوه ی زندگی مد نظر است،بدیهی ست عدم توجه به مشخصههای هر منطقه که نوع پوشش، لهجه، سبک زندگی و... نشان از عدم توجه کارگردان به اصلیترین مسائل در ساخت سریالی اینچنین دارد.
او افزود: راما قویدل شاید کارگردان خوب و توانمندی باشد اما بهتر است فیلمها و سریالهای خودش را بسازد و به حوزهای که هیچ شناختی از آن ندارد ورود نکند. چنین آثاری نه تنها نمیتواند ارتباطی ایجاد کند، بلکه منجر به مخاطبگریزی میشود؛ پولهایی که برای ساخت سریالهایی از این دست صرف میشود از صندوق ملت و صندوق عمومی هزینه شده و باید نسبت به آن احساس مسئولیت داشت. اینگونه آثار نه تنها در حمایت از اقوام مرزنشین به حساب نمیآید بلکه نشان از بیتوجهی به مرزنشینان دارد.
گودرزی با اشاره به نمونههای موفق در آثار سینمایی و تلویزیونی گفت: ما سریالهای با کیفیت بسیاری در حوزه آثار بومی داریم که «دلیران تنگستان» یا «میرزا کوچک خان» از جمله آنها هستند. سریالی مثل «سربداران» یا " روزی روزگاری" به این دلیل ماندگار شدند که کوچکترین نکات در آنها مورد توجه قرار گرفته و اقوام خراسانی و بختیاری میتوانند نسبت به آنها احساس قرابت داشته باشند.
فیلم سینمایی «در مسیر تندباد» به کارگردان مسعود جعفری جوزانی نمونهای موفق و درخشان در بین این دست آثار است. نشانههای اقوام لُر در غرب ایران تنها لباس و لوکیشن نیست، باید شکل زیست افراد هم مورد توجه باشد، دختری که اسلحه به دست گرفته باید گریمی داشته باشد که وقتی دستش را میبینیم متوجه لطافت دستهای یک دختر شهرنشین نشویم که نمی داند اسلحه چیست یا وزنه ای بیشتر از کیفش بلند نکرده است، دختر ایلیاتی که در واقعیت وجود دارد دستانی دارد که بارها گوسفند را از رودها و تنگه های پرشیب بغل کرده و بالا کشیده، خمیر ورز داده، شیر دوشیده، فرش و گلیم و گبه بافته، و خلاصه دست هایی ورزیده که نشان از کار دارند!
اولین قدم برای همراه شدن با سریال این است که من به عنوان یک مخاطب کاراکترها را در جایگاهی که قرار گرفتهاند بپذیرم و موقعیت قصه را درک کنم اما از آنجا که در «ایلدا» هیچ توجهی به جزئیات مهم نشده و کارگردان نیز هیچ شناختی نسبت به فضای قصه نداشته ارتباطی با مخاطب برقرار نمیشود؛ اگر فیلمهایی مثل «ناخدا خورشید» و «در مسیر تندباد» یا "شیر سنگی" امروز از آثار ماندگار سینمای ایران هستند یکی از دلایلش زندگی کارگردان در محیطی است که از آن حرف میزند.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «ستارخان» با اشاره به نمونههای ناموفق دیگر در سریالسازی درباره اقوام ایرانی گفت: سریالی چون «سرزمین کهن» وقتی پخش شد صدای اعتراض همه ایل بختیاری را بلند کرد و بعد مجبور شدند این سریال را از آنتن بردارند، یا بانوی سردار که یکی از بزرگان ایل بختیاری گفت مگر "سردار مریم" ناتاشای فیلم های پلیسی ست؟! من با بسیاری از سران ایل بختیاری آشنا هستم و رابطه دارم، این افراد بارها با من تماس گرفتهاند و از سریالهای ضعیف تلویزیون درباره خودشان اعتراض کردهاند اما من تنها میتوانم به آنها بگویم که من در این تولیدات دخالتی ندارم.
گودرزی در پایان تصریح کرد: نقد من به سریال «ایلدا» مربوط به فیلمنامهاش نمیشود که البته احتمال میدهم قصهای کلیشهای دارد اما از آنجا که چند قسمت بیشتر از این سریال پخش نشده هنوز نمیتوان درباره قصهاش نظری داد(که به آن نیز می پردازم) اما آنچه که در فضای فیلم شاهد بودم بسیار آزاردهنده بود.
کارگردان سریال «ایلدا» میتوانست به جای استفاده از بازیگرانی که هیچ ربطی به فضای سریال ندارند، از بازیگران بومی استفاده کند تا لااقل فضا و اتمسفر لازم برای روایت قصه خلق شود. من به عنوان یک نفر که به شکل زندگی در آن مناطق شناخت دارم نمیتوانم لباسهای شیکی که به عنوان لباس مجلسی محلی در فروشگاههای برند امروزی(مثلا ایران مال) فروخته میشود، به عنوان لباس محلی بپذیرم و یا با پوشیدن لباس محلی یا یک کلاه، ما محلی می شویم؟
یا فقط ادای محلی ها را در می آوریم؟ لباس محلی ناشی از زیست و زندگی ایلیاتی ست، که همه عناصر زیستی را با خود حمل می کند. نکات عجیب بسیاری در این سریال وجود دارد و از جمله آنها میتوان به درهای آهنی خانهها توجه کرد که در سال 1357 نمیدانم کدام خانه در روستاهای مرز نشین ما درب آهنی با شکل و شمایلی که دیده می شود داشته؟
یا کدام روستای نقطه صفر مرزی ما، کوچه پس کوچه هایش تیر برق سیمانی! و یا خانه هایی با معماری دهه ۷۰ داشته اند؟! یا به پشت گردن سه تیغه ی آسیابان نگاه کنیم، و لباسی که تازه از خیاطی آمده است!! جایگاه آسیابان، در فرهنگ روستایی چیست؟! پوشش و لباسش چه؟
کاش شما مرگ یزدگرد بیضایی را خوانده یا دیده بودید! در ضمن چیزی که در ضرب المثل هست، اسب عصاری نه خر عصاری( که در سکانس آسیاب می بینیم)! البته اسب(یا با اغماض خر) را هم برای این که دچار سرگیجه نشود چشمهایش را می بستند! حداقل می توانستید سری به عکس های آرشیوی آن دوران بزنید و عکس ها را ببینند، و هر کجا که از منظر تصویری دچار مشکل می شوند هلی شات اندر هلی شات اندر هلی شات و هر کجا که می خواهند آب ببندند موسیقی لری، کمانچه و نوای موسیقی محلی باید مدد کند.
موسیقی به ابزاری دراماتیک تبدیل نمی شود و فقط و فقط فضا آراست. چون قافیه است که در شعر کم بیاید و شاعر به جفنگ. سه نشانه بصری و دو نشانه ی شنیداری، لوکیشن، لباس، آکسسوار و وسایل، موسیقی و زبان همه دلالت بر لرستان دارند اما اتمسفر و فضا مخدوش است. لرستان کارگردانان درخشانی چون ناصر غلامرضایی و وحید موسائیان دارد با شناختی که از ظرفیت بالای کارگردانان صاحب نامی چون موسائیان و غلامرضایی دارم از هیچ کمکی دریغ نمی کردند.
منبع:
1. بیوگرافی تمام بازیگران سریال ایلدا + عکس های بازیگران سریال ایلدا/ پارس ناز
2. بیوگرافی بازیگران سریال ایلدا و داستان آن + عوامل / نمناک
3.چرا "ایلدا" با گویش خودش صحبت نمیکند؟/ آیا تلویزیون در ساخت سریالهای اقوام جدّی است؟ / تسنیم
4. توییتر
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}